سیستم نرخ ارز ثابت که امارات متحده عربی از آن استفاده میکند، روشی مؤثر برای حفظ ثبات اقتصادی و کنترل نوسانات ارزی است. این سیستم بهویژه برای کشورهای وابسته به صادرات منابع طبیعی، بهخصوص نفت، مزایای زیادی دارد. در این روش، نرخ ارز درهم به دلار آمریکا متصل شده و در یک سطح مشخص حفظ میشود. این ثبات به امارات امکان میدهد که تجارت و سرمایهگذاری را بدون نگرانی از نوسانات شدید ارزی ادامه دهد.
بانک مرکزی امارات نقش کلیدی در اجرای این سیستم دارد. با استفاده از ذخایر ارزی خود، هر زمان که لازم باشد، در بازار مداخله میکند. اگر تقاضا برای دلار افزایش یابد، بانک مرکزی دلار عرضه میکند و اگر کاهش یابد، آن را خریداری میکند. این مداخلات مانع از تغییرات ناگهانی نرخ ارز شده و ثبات مالی کشور را تضمین میکند. بخش عمدهای از ذخایر ارزی امارات از درآمدهای نفت و گاز تأمین میشود که این امکان را برای بانک مرکزی فراهم میکند تا بهطور مؤثر در بازار ارز مداخله کند.
ثبات نرخ ارز مزایای متعددی دارد. شرکتها و سرمایهگذاران خارجی که در امارات فعالیت میکنند، میتوانند بدون نگرانی از نوسانات ارزی، برنامهریزی مالی دقیقی داشته باشند. این امر به افزایش سرمایهگذاری خارجی و رشد اقتصادی کشور کمک میکند. همچنین، با ثابت ماندن نرخ درهم به دلار، قیمت کالاهای وارداتی کنترل شده و تورم کاهش مییابد. برای امارات که درآمدهای نفتی آن به دلار محاسبه میشود، این سیستم به کاهش ریسک نوسانات درآمدهای نفتی نیز کمک میکند.
با این حال، سیستم نرخ ارز ثابت برای همه کشورها مناسب نیست. یکی از چالشهای آن محدودیت در اجرای سیاستهای پولی است. بانک مرکزی در این سیستم نمیتواند نرخ بهره را بهراحتی تغییر دهد، زیرا ممکن است بر ثبات نرخ ارز تأثیر بگذارد. همچنین، وابستگی به ارز پایه یک نقطه ضعف محسوب میشود. در مورد امارات، تغییرات ارزش دلار میتواند بر اقتصاد این کشور تأثیر بگذارد. بحرانهای اقتصادی جهانی نیز ممکن است ارزش دلار را تحت فشار قرار داده و مشکلاتی برای اقتصاد امارات ایجاد کند.
در مجموع، سیستم نرخ ارز ثابت به امارات کمک کرده است تا ثبات اقتصادی خود را حفظ کند و نوسانات ارزی را به حداقل برساند. با این حال، این سیستم نیازمند مدیریت دقیق بانک مرکزی و برخورداری از ذخایر ارزی کافی است تا بتواند در شرایط بحرانی از ثبات نرخ ارز دفاع کند.
اجرای سیستم نرخ ارز ثابت در ایران با چالشهای جدی روبهرو است. تحریمهای اقتصادی دسترسی کشور به ارز خارجی، بهویژه دلار آمریکا، را محدود کرده و بانک مرکزی را در حفظ نرخ ثابت ارز ناتوان میسازد. علاوه بر این، وابستگی شدید اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی و نوسانات قیمت نفت، ذخایر ارزی کشور را متزلزل کرده و اجرای این سیستم را دشوار میکند.
تورم بالا و کاهش مداوم ارزش ریال نیز مانعی بزرگ است. برای تثبیت نرخ ارز، بانک مرکزی نیاز به ذخایر ارزی کافی دارد، اما در شرایط کمبود منابع ارزی، این سیاست غیرقابل اجرا خواهد بود. همچنین، وجود نظام چندنرخی ارز، کنترل نرخ را پیچیده کرده و امکان اجرای یک سیستم پایدار را از بین میبرد.
از سوی دیگر، ریسکهای سیاسی و بیاعتمادی سرمایهگذاران خارجی اجرای موفق این سیاست را دشوارتر میکند. هرگونه تلاش برای تثبیت نرخ ارز بدون پشتوانه قوی ارزی، بحرانهای ارزی، افزایش تقاضای کاذب و رشد بازار غیررسمی را به دنبال خواهد داشت.
تثبیت نرخ ریال به درهم: سیاستی پرچالش
ایران نرخ ارز خود را عملاً به درهم امارات متصل کرده است، زیرا درهم بهعنوان ارز واسطه در مبادلات بینالمللی این کشور نقش کلیدی دارد. این وابستگی ناشی از چند عامل است:
۱. تحریمهای مالی و بانکی: محدودیتهای بینالمللی دسترسی ایران به دلار را دشوار کرده و درهم بهعنوان ارزی در دسترس جایگزین شده است.
۲. روابط تجاری با امارات: بخش بزرگی از تجارت ایران از طریق امارات انجام میشود و معاملات بسیاری به درهم صورت میگیرد.
۳. ثبات درهم: درهم به دلیل اتصال به دلار (۱ دلار = ۳.۶۷۲۵ درهم) ارز قابل اعتمادی برای تجارت محسوب میشود.
۴. کاهش ریسک نوسانات ارزی: ثبات درهم به کاهش ریسک معاملات کمک میکند.
5. بازار صرافیهای دوبی: این بازار یکی از منابع اصلی تأمین ارز ایران بوده و نرخ درهم در آن مستقیماً بر قیمت دلار در ایران تأثیر دارد.
۶. دسترسی نسبی بهتر به درهم: ایران نسبت به بسیاری از ارزهای دیگر، امکان تأمین درهم را آسانتر دارد.
۷. انعکاس بازار جهانی: نرخ درهم در دوبی بازتابی از تحولات اقتصادی بینالمللی است.
چالشها و معایب این سیاست
۱. نیاز به ذخایر ارزی قوی: بانک مرکزی برای حفظ این سیستم نیازمند ذخایر کافی درهم یا دلار است، در غیر این صورت، ثبات نرخ ممکن نخواهد بود.
۲. وابستگی به اقتصاد امارات: هرگونه تغییر در سیاستهای اقتصادی امارات، مستقیماً بر بازار ایران اثر میگذارد.
۳. کاهش انعطافپذیری سیاست پولی: برای حفظ نرخ ثابت، بانک مرکزی نمیتواند آزادانه سیاستهای پولی خود را تنظیم کند.
۴. ریسکهای تحریمی: تحریمها ممکن است دسترسی ایران به درهم را محدود کند و این سیاست را به خطر بیندازد.
۵. کنترل بازار ارز ایران توسط امارات: سختگیری امارات در جریان نقدی درهم میتواند بازار ایران را دچار تنش کند.
۶. ریسک تحریمهای ثانویه: محدودیتهای بیشتر بر استفاده ایران از درهم، تجارت را مختل خواهد کرد.
شرایط موفقیت این سیاست
۱. ذخایر ارزی کافی: بانک مرکزی باید منابع قابلتوجهی از درهم یا دلار داشته باشد.
۲. کنترل تورم داخلی: تثبیت نرخ ارز زمانی پایدار خواهد بود که نرخ تورم مهار شود.
۳. شفافیت و ثبات اقتصادی: سیاستگذاریهای اقتصادی باید شفاف و پایدار باشد.
۴. بهبود روابط بینالمللی: بدون دسترسی آزاد به نظام بانکی جهانی، این سیاست در بلندمدت پایدار نخواهد بود.
برای کاهش وابستگی به واسطهگری امارات در واردات، ضروری است که زیرساختهای بندری کشور تقویت شود و امکان تبادل کالا به صورت مستقیم از بنادر ایران فراهم گردد. علاوه بر این، رفع تحریمها علیه کشتیرانی و تسهیل دسترسی به مسیرهای حملونقل بینالمللی نیز نقش مهمی در استقلال اقتصادی دارد. اما مهمتر از همه، ایجاد فضای مناسب برای آزادی کسبوکار و تسهیل روند سرمایهگذاری و تجارت ضروری است. با جذب نمایندگیهای تولیدکنندگان جهانی و شرکتهای بینالمللی به مناطق بندری ایران، میتوان گامهای مؤثری در تقویت استقلال اقتصادی و تجاری کشور برداشت ووابستگی به واسطهگریهای خارجی را کاهش داد.
https://www.thebalancemoney.com/what-is-a-peg-to-the-dollar-3305925
بدون دیدگاه